یک کلیک. اُف. باز هم یکی دیگر.
شما با این روال آشنا هستید. وارد یک وبسایت جدید میشوید، مشتاق خواندن یک مقاله یا بررسی قیمت یک محصول، و قبل از اینکه صفحه حتی به طور کامل بارگیری شود، آن ظاهر میشود: بنر کوکی مخوف. یک پاپآپ، یک پنل کشویی، یک پوشش تمامصفحه که از شما میخواهد «همه را بپذیر»، «تنظیمات را مدیریت کن» یا در میان هزارتویی از گزینهها که توسط یک وکیل شرکتی طراحی شده، حرکت کنی.
بیشتر مردم همین کار را میکنند: آهی میکشند، چشمانشان بیتفاوت میشود، و با حافظه عضلانی یک سرباز خسته، روی «پذیرش همه» کلیک میکنند.
این مراسم روزانهٔ «موش و چکش» دیجیتال، نتیجهٔ قوانین حریم خصوصی خوشنیتی مانند GDPR و CCPA است. هدف، شریف بود: دادن کنترل به کاربران بر دادههایشان. اما اجرا؟ یک شکست تمامعیار است. این وضعیت تجربهای از وب ایجاد کرده که آزاردهندهتر، کمتر شفاف و مسلماً خصوصیتر نشده است.
مشکل چیستی نیست. مشکل کجایی است. قانون، بار رضایت را بر دوش میلیونها وبسایت منفرد گذاشته، در حالی که باید ابزاری را هدف قرار میداد که همه ما برای دسترسی به آنها استفاده میکنیم: مرورگر.
جنون وضعیت موجود
تصور کنید اگر هر بار که سوار ماشین خود میشدید، باید به صورت دستی استفاده موتور از روغن، استفاده تایرها از هوا، و استفاده رادیو از برق را تأیید میکردید. پوچ است، نه؟ شما تنظیمات خود را یک بار تعیین میکردید و ماشین به سادگی کار میکرد.
با این حال، این دقیقاً همان کاری است که ما آنلاین انجام میدهیم. هر روز، توسط هر وبسایت، سوالات مشابهی از ما پرسیده میشود. این رویکرد به سه دلیل ساده شکست خورده است:
- خستگی از رضایتدادن واقعی است: ما آنقدر با این درخواستها بمباران شدهایم که بیمعنی شدهاند. بنرها مانعی برای رد شدن هستند، نه انتخابی برای در نظر گرفتن. رضایت واقعی نیازمند یک تصمیم آگاهانه و مطلع است، نه یک کلیک از روی کلافگی برای کنار زدن پاپآپ.
- این کار کسبوکارهای کوچک را جریمه میکند: یک شرکت غولپیکر میتواند تیمی از وکلا و پلتفرمهای گرانقیمت مدیریت رضایت (CMP) را برای ایجاد یک بنر سازگار (و اغلب عمداً گیجکننده) به کار گیرد. اما یک وبلاگنویس کوچک، یک رستوران محلی، یا یک توسعهدهنده مستقل چطور؟ برای آنها، این یک سردرد فنی و حقوقی دیگر است که آنها را مجبور میکند پلاگینهای سنگین و کندکننده سایت را فقط برای اجتناب از یک دعوی حقوقی احتمالی نصب کنند.
- این وضعیت واقعاً به ما کنترل نمیدهد: توهم انتخاب، انتخاب نیست. وقتی گزینهها «پذیرش همه» یا «صرف پنج دقیقه در منویی پر از اصطلاحات حقوقی» باشد، سیستم طوری طراحی شده که شما را به سمت مسیر با کمترین مقاومت سوق دهد.
یک ایده ساده و رادیکال: رضایت را در مرورگر قرار دهید
حالا، اینترنتی متفاوت را تصور کنید.
هنگامی که مرورگر خود را - چه کروم، فایرفاکس، سافاری یا اج - راهاندازی میکنید، یک فرآیند راهاندازی ساده و یکباره را طی میکنید. این فرآیند ترجیحات حریم خصوصی شما را به زبان ساده میپرسد:
چگونه میخواهید با دادههایتان رفتار شود؟
- فقط ضروری: «فقط به دادههایی اجازه بده که برای عملکرد وبسایتها ضروری هستند (مثلاً، وارد نگهداشتن من، به خاطر سپردن سبد خریدم).»
- عملکرد و تحلیل: «به سازندگان کمک کن تا با دیدن دادههای ناشناس درباره نحوه استفاده من، سایتهایشان را بهبود بخشند.»
- تجربه شخصیسازیشده: «به سایتها اجازه بده از دادههای من برای محتوای شخصیسازیشده و تبلیغات مرتبط استفاده کنند.»
- سفارشی: تنظیمات خود را برای انواع دادههای خاص بهدقت تنظیم کنید.
شما یک بار انتخاب میکنید. تنظیم کن و فراموشش کن.
از آن لحظه به بعد، مسئولیت تغییر میکند. مرورگر شما به مجری حریم خصوصی شخصی شما تبدیل میشود و قانون آن را ملزم به اقدام از طرف شما میکند. بر اساس انتخاب یکباره شما، مرورگر مسئول اجازه دادن یا رد کردن کوکیها از هر سایتی که بازدید میکنید، خواهد بود. اگر یک وبسایت سعی کند از کوکی با هدفی نامشخص یا اعلامنشده استفاده کند؟ مرورگر به سادگی آن را مسدود میکند - بدون هیچ سوالی.
اینکه تعداد انگشتشماری از مرورگرها را وادار به پیروی از قانون کنیم بسیار واقعبینانهتر و مؤثرتر از این است که میلیونها وبسایت را مجبور به انجام همان کار کنیم. این فقط یک نظریه نیست - این دقیقاً درسی است که ما از شکست سیگنال «Do Not Track» (ردیابی نکن) آموختیم. DNT به وبسایتها برای احترام داوطلبانه به انتخاب کاربر متکی بود و بیشتر آنها به سادگی این کار را نکردند. حتی اگر این سیگنال از نظر قانونی الزامآور بود، شما نمیتوانید میلیونها وبسایت را برای اطمینان از رعایت آن نظارت کنید. در مقابل، به راحتی میتوانید بررسی کنید که چند مرورگر اصلی به طور فعال تنظیماتی را که شما انتخاب کردهاید، اجرا میکنند. اجرای سمت مرورگر، با تبدیل یک درخواست مؤدبانه به یک قانون نشکستنی، مشکل را حل میکند.
دنیایی که میتوانستیم داشته باشیم
این مدل مرورگر-محور همه چیزهایی را که در سیستم فعلی اشتباه است، اصلاح میکند:
- برای کاربران: کنترل واقعی و یک وب تمیزتر. انتخاب شما معنادار خواهد بود زیرا آن را یک بار و با تامل انجام میدهید. نتیجه؟ یک تجربه اینترنتی سریعتر، تمیزتر و به شدت کمتر آزاردهنده. شما میتوانید به راحتی تنظیمات کلی خود را در هر زمان، درست در مرورگر خود، بازبینی یا تغییر دهید.
- برای صاحبان وبسایت: برداشته شدن یک بار سنگین. ناگهان، میلیونها توسعهدهنده، خالق محتوا و صاحب کسبوکار کوچک از نقش سرایدار دیجیتال رها میشوند. آنها دیگر نیازی به نصب اسکریپتهای زشت و کاهشدهنده عملکرد ندارند. انطباق با قوانین خودکار میشود. وب در دسترستر و نوآورانهتر میشود.
- برای قانونگذاران: اجرای آسانتر. به جای تلاش برای نظارت بر میلیونها وبسایت، قانونگذاران میتوانند بر روی تعداد انگشتشماری از توسعهدهندگان اصلی مرورگر تمرکز کنند. آیا آنها استاندارد را به درستی پیادهسازی میکنند؟ آیا به انتخاب کاربر احترام میگذارند؟ این یک سیستم بسیار کارآمدتر و مؤثرتر است.
از یک آشفتگی درهمتنیده به یک ابزار ساده
برخی ممکن است این را یک تغییر رادیکال بنامند، اما چیز واقعاً رادیکال، سیستم پیچیدهای است که ما به عنوان امری عادی پذیرفتهایم.
در حال حاضر، اینترنت بر روی یک وصلهپینه شکننده و گسترده از ابزارهای انطباق با قوانین کار میکند. به پوچی محض این وضعیت فکر کنید. هر صاحب وبسایت مجبور است یک پلتفرم مدیریت رضایت (CMP) شخص ثالث را به سایت خود اضافه کند. آن پلتفرم سپس باید به طور کامل پیکربندی شود تا با دهها فروشنده مختلف فناوری تبلیغات، اسکریپتهای تحلیلی و سرویسهای تعبیهشده صحبت کند. همه اینها باید بدون نقص کار کند در حالی که باید با تفاوتهای حقوقی ظریف بین GDPR، CCPA و لیست رو به رشدی از سایر مقررات دستوپنجه نرم کند.
این اکوسیستمی است که در آن پلتفرمهای بیشماری همگی در تلاش برای صحبت با یکدیگر هستند، تلاشها را تکرار میکنند و عمل ساده «بله» یا «نه» گفتن کاربر را بیش از حد پیچیده میکنند. ما برای حل مشکلی که فقط به یک پل نیاز دارد، یک میلیون پل لرزان مختلف ساختهایم.
یک رویکرد مبتنی بر مرورگر، تمام این تار درهمتنیده را از میان برمیدارد.
این رویکرد میلیونها سیستم منفرد و اغلب متناقض را با یک منبع واحد حقیقت جایگزین میکند: مرورگر شما.
این به معنای ساختن یک سیستم جدید و پیچیده نیست. بلکه به معنای برچیدن یک سیستم به طرز وحشتناکی ناکارآمد است.
این به معنای آزاد کردن توسعهدهندگان و کسبوکارهای کوچک از ایفای نقش وکلای حریم خصوصی آماتور است.
این به معنای ایجاد استانداردی است که برای کاربران شفاف، برای سازندگان ساده و برای قانونگذاران مؤثر باشد.
وقت آن رسیده که کادر محاورهای رضایت را از وبسایتهایی که بازدید میکنیم خارج کرده و آن را در جایی قرار دهیم که همیشه به آن تعلق داشته است: در دستان ما، از طریق مرورگرهایمان.





